برای نجات کشورها از انواع بحرانهای اقتصادی و... چکار کنیم؟

وقتی صحبت از انتخاب نخبه ها می گردد همه به فکر انتخاب برنامه نویسان،پزشکان،مهندسین وغیره می باشند ولی متاسفانه هیچ کسی به فکر انتخاب یک اقتصاد دان برتر وامثالهم نمی افتد هنوز به این نتیجه نرسیده اند که یک اقتصاد دان می تواند یک کشور را از بحرانهای اقتصادی نجات دهد در صورتیکه یک پزشک ممکن است جان چند بیمار را نجات دهد

ای کاش کشورها صرفا به انتخاب مدیران با انصاف در سازمانهای خود می پرداختند چرا که اگر انتخاب صحیح مدیریتی وجود داشته باشد بقیه امور به خودی خود انجام می شد وگرنه اگر برانتخابات مشاغل مدیریتی نظارت نشود وضعیت اقتصادی کشورها به همین گونه ای می باشد که الآن هست وهمینطوری که می بینید اکثر کشورها دچار بحرانهای اقتصادی شده اندکه نتیجه انتخابات نادرست مشاغل مدیریتی می باشد

اگر به قوانین وامقررات انتخاب نخبگان نگاهی کوتاه در کشورهای خاور میانه داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که یک اقتصاد دان ویا جامعه شناس باید حتما مخترع یک ماشن آلات خاصی باشد تا به عنوان نخبه انتخاب شود باید معیارهای انتخاب نخبگان در کشورها مجددا بازنویسی وتدوین شود متاسفانه برخی از کشورها تعریف صحیحی از نخبگان ندارند.گاها یک مخترع یک دستگاه کوچک که حتی ارزش چندانی ندارد به عنوان عضوبنیاد نخبگان وامثالهم می باشدواز بسیاری از مزایا بهره برداری می نماید ولی یک اقتصاد دان بزرگ کشور،یک جامعه شناس معروف،یک نویسنده بزرگ و... به عنوان حتی تماشاچی بنیاد نخبگان وسازمانهایی که تحت این عناوین در کشورها معروف می باشند تلقی نمی شوند.بنابراین به این نتیجه می رسیم که باید یک تعریف صحیحی ازنخبگان وشرایط انتخاب آن داشته باشیم

چه كساني جهان ما را تغيير دادند؟

1 - تيم برنرز-لي
مخترع شبكه جهاني اينترنت.

 2- فرانسيس كريك، جيمز واتسن، رزاليند فرانكلين
كاشف ساختار دي ان اي

 3- ميلتون فريدمن
بنيانگذار بازارهاي آزاد

4- ميخاييل گورباچف
پايان‌بخش كمونيسم

5- جك كيلباي و رابرت نويس
مخترع ريز تراشه

6- پائول لاوتربر و پيتر مانسفيلد
مبدع تصويربرداري صوتي- مغناطيسي يا آم‌آر‌آي

7- جورج لوكاس
سازنده فيلم جنگ ستارگان

8- ملكوم مك لين
مبدع كانتينر كشتي‌ها

9- گريگوري پينكس، چانگ و جان راك
توليدكننده اولين قرص كنترل جمعيت

کشورهای دنیا باید بر این اندیشه باور داشته باشند که نبایدسکوت کنند ومنتظر بمانند تا بعدها افرادی را به عنوان نخبگان دنیا ویا تغییر دهندگان قرن وامثالهم معرفی کنند باید از همین حالا دست بکار شوند وافرادی را شناسایی کنند که می توانند باعث تغییرات جهانی شوند. لذا هر کشوری می تواند اقدام به انتخاب برترین چهره های علمی،اقتصادی و...نماید ولی آنچه که عملا در این خصوص دیده می شود که انتخاب چهره ها بر اساس عدالت محوری صورت نمی گیرد ،چرا که ممکن است برترین ها بنا به دلایلی از انتخاب چهره برتر محروم شوند

کشورهای خاورمیانه وآسیایی ومخصوصا کشورهای در جریان توسعه وهمچنین کشورهایی که دچار بحران اقتصادی می شوند لازم است که در مشاغل مدیریتی بهترین انتخاب ها را داشته باشند .انتخاب برترین ها در هر رشته ای که منجر به تغییرات شکرف در کشور می شودصرفا در سایه انتخاب برترین مدیران صورت می گیرد .بنابراین وقتی مدیران شایسته ای بر مسند مدیریتی قرار نگیرند هیچگاه نمی توان انتظار داشت که برترین چهره های سازمانی انتخاب شوند .اگر در این کشورها دقت شود می بینید که چه بسا بسیاری از چهره های برتر به جای تشویق حتی تنبیه می شوند ویا اینکه این چهره ها در ادارات وامثالهم در قرنطینه نگهداری می شوند.

بدین طریق کار کمی دشوار می شود وکشورها باید مراقب کسانی باشند که ممکن است از رشد چهره های برتر به نوعی جلوگیری کنند .باید مدیرانی که ناحق را حق جلوه میدهند ویا بالعکس شناسایی شوند .هرگاه کشورها بتوانند بر انتخابات مدیران نظارت داشته باشند وازبین چهره های نخبه علمی کشوربرترین ها را انتخاب کنندبسیاری از مشکلات ممکن است مرتفع گردد

اگربه عملکرد مدیران در طول چندین سال خدمت در بسیاری از کشورها توجه شود ویا اینکه به رزومه کاری آنها با دقت نگاه کنیم می بینید که چه زیادند مدیرانی که نه تنها شایستگی مدیریت را در نظام شایسته سالاری وعدالت محوری ندارند بلکه در سازمانهای خویش بجای فراهم آوردن شرایط اقتدار سازمان باعث خواری ادارات وسازمانهای خود شده اند